۱۳۸۸ دی ۲۰, یکشنبه

امروز

خب با اینکه تیتر مطلب "امروز" درج شده ولی امروز من از دیروز شروع و به الان تمام میشود. خب من هم دوست دارم روزانه بنویسم.

دیروز شنبه، حالم به شدت خسته بود! فکر کنید دو هفته نخوابیده‌باشید مثل چی درس‌ خوانده‌باشید، بعد ساعت سه‌ونیم کلاس داشته‌باشید، نهار هم نخورید، بعد تازه مجبور باشید سر کلاس کنفرانس هم ارائه بدهید، آن هم بدون هماهنگی قبلی.

ساعت شش و خرده‌ای از کلاس زبان برگشتم خسته و کوفته یک سری به اینترنت زدم و رفتم بالا توی اتاقم و شروع کردم به خواندن، نیم‌ساعت نشده سرم و آب دهانم روی کتاب بود. دیدم هم دارم به خوابم گند می‌زنم هم به کتاب میز را کنار زدم و خوابیدم. من روی زمین درس می‌خوانم و همانجایی می‌خوابم که درس می‌خوانم و توی اتاقم برای دسکتاپم جا ندارم! ساعت هشت خوابیدم و شب ساعت دوازده بیدار شدم. دو هفته کم‌خوابی را در چهارساعت جبران کردم.

اهل‌بیت همه شام‌ها را خورده، راختخوابشان را انداخته و به مانند اجدادشان به خواب رفته‌بودند. تصور کنید یک هویج گرسنه، بدون هرگونه مهمات غذایی در آشپزخانه تاریک دنبال چیزی برای خوردن می‌گردد. چراغ آشپزخانه را هم نمی‌توانستم روشن کنم، در تاریکی بر پیاله‌ای ماست دست یازیدم و با سفره نان به اتاق‌تنهایی‌هایم منتقل کردم. چیپس هم در خانه نداشتیم، لعنت. نان و ماست که به خندق‌بلا ریخته شد، تازه متوجه شدم که چقدر خسته و گرسنه بوده‌ام، تا ساعت چهار صبح هم به نظریه اعداد نظری کردیم و دچار فراخی مغز شدم. برای اولین بار برنامه "راه‌شب" رادیو را شنیدم، "اینجا شب نیست" رادیو جوان را هم شنیدم. خلاصه شب خوبی بود.

صبح هم از ساعت ۷ بوق سگ بیدار شدم و تا ساعت ۹ و خرده‌ای به امر دراست مشغول بودم. بعد تا ساعت یازده‌ونیم صبحانه و تلویزیون و بعد از خانه زدم بیرون. یک عدد چلچراغ ابتیاع کردم و به دو تا کافی‌نت رفتم تا ساعت دو و نیم.

ساعت دو و سی‌پنج دقیقه، اس‌ام‌اسی از پویا به دستم رسید مبنی بر "ساعت همیشگی، جای همیشگی، میریم گل‌چرخ بزنیم." بدون هیچگونه سوال اضافی که من علاقه دارم بیایم یا نه؟ گورپدر درس! رفتم، هرکاری کردیم بجز گل‌چرخ. بیلیارد تا ساعت هفت یک ربع کم. بعد رفتیم قلیانی زدیم نامردها بلد نبودند قلیان بکشند هی من قلیان را چاق می‌کردم آنها رژیمش می‌دادند لاغرش می‌کردند، نفس برایم نگذاشتند.

پدرم را با وجود زندگی در یک خانه بیست‌وچهار ساعت بود ندیده‌بودم. زنگ زد و گفت بیا خانه ببینمت پسر نگرانت شدم، دلم برات تنگ شده جونم، می‌خوام ببینمت نمی‌تونم. ما هم برگشتیم خانه.

خبر خوش هم این‌که بعد از کنکور بچه‌های من و کنکور به دنیا خواهند‌آمد. همه دعوتید همه!

این بود امروز و قسمتی از دیروز ما!

9 comments:

Elham گفت...

***

هرچی من می خوام خاطرات این کنکور ِ (...) رو فراموش کنم ، از در و دیوار کنکور می باره !

منم پارسال وضعم بهتر از این که نبود هیچ ، کلیم بدتر بود !!!!

با آرزوی موفقیت

***
Elham
***

Elham گفت...

***

من کلی اینجا نوشتم ، این گوگل نوشته هام رو بلعید !
الان دچار سرخوردگی شدم !




***
Elham
***

Elham گفت...

***

من کلی اینجا نطق کردم ، این گوگل صهیونیستی همه نوشته هام رو بلعید !!!

الان دچار سرخوردگی شدم ، حرفم نمیاد !



***
Elham
***

SDF گفت...

آقا خوش به حالت... درس می خونی..میری قلیون می کشی.. بنده نه اون درس کوفتی رو قرائت می کنم.. نه اینکه کسی بهما از این اس ام اسا میده... گریـــــــه می کنییــــم! اتفقا منم به فکر سیسمونیم کم کم !

ر د ک گفت...

یه سوال واژه ی گل چرخ معادل همون ک... چرخه؟ یا سگ چرخه؟
یا گل معادل اون واژه شده؟
در کل باید بگم اسم وبلاگت رو بذاری روزانه های یه هویج بهتره

عرعری گفت...

بشین درستو بخون که از همه مهمتره...

ناشناس گفت...

ببین تجربه‌ای که من از کنکور دارم اینه: کارهای عجیب غریب نکن! مثل آدم عادی بخواب... مثل آدم عادی غذات رو بخور و ...
درست رو هم بخون...

درسا تیتان گفت...

اگر کنکور کارشناسی ارشد داری که رسما بهت تسلیت میگم!!! ولی اگه کنکور معمولی خودمان را داری، قبولی بابا قبولی!

zahra گفت...

vitd راست میگه.مث آدم زندگی کن.
منم پارسال کنکور داشتم...زجر می کشیدما...نه درس می خوندم نه مث آدم تفریح می کردم.دائم عذاب وجدان داشتم...ولی می خوام این مژده رو بهت بدم که با همه ی این بدبختیا(تصمیم داشتم سال دیگه کنکور بدم!!)نتیجه خوب شد(3 رقمی شدم و رشته ای رو که می خواستم قبول شدم.دانشگاه تهران.)بنابراین" تو می تونی!!" اگه مث آدم زندگی کنی هم که دیگه عالی میشه!:)
یه چیز مهم:من همش حسرت می خوردم که چرا درس نخوندم و چرا از وقتم استفاده نکردم و... دائم حساب می کردم که مثلن اگه توی این 4ساعت درس خونده بودم الان چقدر خونده بودم و... و الان به تو میگم که این جوری نباش!حسرت نخور! بقیه ی وقتتو استفاده کن!
این بود توصیه های من به تو.B-)

ارسال یک نظر